معرفی وبلاگ
زنده نگه داشتن نام و یاد شهداء کمتر از شهادت نیست. (مقام معظم رهبری)
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 894309
تعداد نوشته ها : 945
تعداد نظرات : 33
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

"زمین سوخته" روایت متفاوتی از جنگ  

برگی از ادبیات جنگ /

اگر خواسته باشیم داستان هایی را که به جنگ تحمیلی و دفاع مقدس پرداخته اند مرور کنیم نخست باید سراغ احمد محمود و "زمین سوخته" اش برویم. نگاهی کوتاه به این رمان سرآغاز معرفی آثاری ماندگار در حوزه ادبیات داستانی با مضمون جنگ است.

رمان با این جمله ها آغاز می شود: "روزهای آخر تابستان است. خواب بعدازظهر سنگینم کرده است. شرجی هنوز مثل بختک رو شهر افتاده است و نفس را سنگین می کند. کولر را خاموش می کنم و از اتاق می زنم بیرون. آفتاب از دیوار کشیده است بالا. صابر کنار حوض رو جدول حاشیه باغچه نشسته است و چای می خورد. مینا شیلنگ را گرفته است و دارد اطلسی ها را آب می دهد. بوی خوش گل های اطلسی تمام حیاط را پر کرده است. چمباتمه می زنم لب حوض و دو کف آب می زنم به صورتم. صدای مادر را می شنوم. تو ایوان نشسته است پای سماور.

- چای می خوری؟

- تو لیوان بریز مادر.

 

 

"زمین سوخته" روایت متفاوتی از جنگ

برگی از ادبیات جنگ /

اگر خواسته باشیم داستان هایی را که به جنگ تحمیلی و دفاع مقدس پرداخته اند مرور کنیم نخست باید سراغ احمد محمود و "زمین سوخته" اش برویم. نگاهی کوتاه به این رمان سرآغاز معرفی آثاری ماندگار در حوزه ادبیات داستانی با مضمون جنگ است.

رمان با این جمله ها آغاز می شود: "روزهای آخر تابستان است. خواب بعدازظهر سنگینم کرده است. شرجی هنوز مثل بختک رو شهر افتاده است و نفس را سنگین می کند. کولر را خاموش می کنم و از اتاق می زنم بیرون. آفتاب از دیوار کشیده است بالا. صابر کنار حوض رو جدول حاشیه باغچه نشسته است و چای می خورد. مینا شیلنگ را گرفته است و دارد اطلسی ها را آب می دهد. بوی خوش گل های اطلسی تمام حیاط را پر کرده است. چمباتمه می زنم لب حوض و دو کف آب می زنم به صورتم. صدای مادر را می شنوم. تو ایوان نشسته است پای سماور.

- چای می خوری؟

- تو لیوان بریز مادر.

مینا شیلنگ را رها می کند تو باغچه و لیوان چای را از دست مادر می گیرد و می دهد به دستم. گنجشک ها تو شاخ و برگ انبوه درخت کنار که وسط حیاط است سروصدا راه انداخته اند. عصر که می شود، گنجشک ها دسته دسته هجوم می آورند به درخت کنار و غروب که می شود درخت کنار از گنجشک سیاهی می زند... آفتاب از لب بام می کشد. شاهد از در خانه می آید تو. روزنامه را تا کرده است و زده است زیر بغلش.

- چه خبر؟

شاهد روزنامه را به طرفم دراز می کند و می گوید

- انگار که تو مرز یه خبرهایی هست..."

"زمین سوخته" همچنان تنها رمانی است که تصویری زنده و ملموس از نخستین ساعات و روزهای پرالتهاب آغاز جنگ تحمیلی ارائه می دهد. فضا و آدم های رمان متعلق به همان نقاط و شهرهایی هستند که اولین بار صدای آژیر قرمز در آنجا گوش ها را پر کرد؛ جایی که هواپیماهای عراقی اول بار آسمان آنجا را می شکافند و ترس به جان مردم می ریزند و مقاومت ها و مهاجرت ها آغاز می شود. عراقیها آن قدر زود پیشروی می کنند که همه خانه و کاشانه و میهن را از دست رفته تلقی می کنند. راوی این رمان سه ماه اول جنگ را در اهواز می‌گردد و آنچه را بر شهر و مردم می رود روایت می‌کند.

«زمین سوخته» یک رمان واقع گرا به معنای واقعی کلمه رئالیسم است. احمد محمود که خود از نزدیک جنگ را دیده است، تصاویری رعب آور و زنده از بمباران شهر‌ها، هجوم هواپیماها، ترس خوردگی مردم، اعزام ها، مقاومت‌ گروه های مردمی و حتی معضلات اجتماعی پدیدآمده ناشی از جنگ نظیر گرانی و سوءاستفاده کاسبان و... بازگو می کند.

اگرچه بر این رمان انتقادهای زیادی به لحاظ شیوه رئالیستی کار و نیز تاکید نویسنده بر واگویی تمامی اتفاقات و حواشی ممکن در یک شهر جنگزده وارد آمده و احمد محمود را به عجولانه نویسی و گزارشگری صرف متهم کرده اند، اما از این نکته نمی توان گذشت که هنوز بعد از سال ها از جنگ تحمیلی کمتر داستانی توانسته است به این قوت و دقت وقایع تلخ وارد آمده بر مردم جنوب کشور را در آن مقطع زمانی توصیف کند.

راوی این داستان در میان آدم‌ها و لابلای اتفاقات زندگی می‌کند. به همین دلیل هر آنچه میان مردم در مسجد و نزد کاروان های اعزامی و دکان ها و قهوه خانه ها و صفوف مهاجران و... می بیند بی درنگ روایت می کند و در این بازگویی نیز خالی از هرگونه قضاوتی است. او تمام آدم ها اعم از بسیجیان و نظامیان و یا خائنان و وطن فروشان را از نظر می گذراند و خواننده را به داوری درباره آنچه رخ می دهد وامی دارد.

زبان توصیف گر و نگاه دقیق در کنار روایت بی‌طرفانه‌ نویسنده از جنگ یکی از واقع گرا‌ترین رمان‌های فارسی را پدید آورده است؛ رمانی که به جرات می توان از آن به عنوان اثری مستندنگار و گزارشی لحظه به لحظه از روزهای آغازین جنگ تحمیلی یاد کرد.

زمین سوخته دو سال بعد از شروع جنگ یعنی در سال 1361 به چاپ رسید و در دو چاپ اول،‌ شمارگانش از 33 هزار نسخه نیز گذشت؛ رمانی که محمود درباره‌ آن گفت: شاید بیست سال بعد از چاپش شناخته شود.

منبع : مهر

تبیان

http://old.tebyan.net/Teb.aspx?nId=32351


X