جوانان و دفاع مقدس
سرتیپ میرفیصل باقرزاده، رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس گفت: هدف اصلی بنیاد حفظ آثار این است که فرایندی در دفاع مقدس شکل بگیرد که به جای انباشت اطلاعات متنوع و متکثر قدرت فکری- تحلیلی مردم از حوادث و رخدادهای جنگ را افزایش می دهد.
سرتیپ باقرزاده که در همایش مدیران روابط عمومی استانداری ها و سازمان های تابعه وزارت کشور سخن می گفت، ضمن بیان این مطلب که باید ذهن جوانان را در حوزه دفاع مقدس به ریشه ها و علل رخدادها رجعت داد، افزود: رسالت ما این است که مطلبی مکتوم و مجهول برای مردم، جوانانمان و آیندگان باقی نماند.
وی با اشاره به کیفیت اجرای برنامه های بزرگداشت هفته دفاع مقدس در گذشته خاطر نشان کرد: آنچه در گذشته مرسوم بود، کثرت هدف گذاری در مباحث هفته دفاع مقدس و بمباران شدید تبلیغاتی بود که این مساله جامعه را سرگردان و از میزان اثربخشی برنامه ها می کاست. باقرزاده تاکید کرد: لازم است بعضی برنامه های کم ارزش و غیرمرتبط را از فهرست برنامه های هفته دفاع مقدس حذف کنیم و در عوض به گونه ای عمل کنیم که فرهنگ ایثارگری در جوانان درونی شود.
وی در توصیف عوامل تداوم فعالیت بنیاد و نهادهایی مانند آن گفت: اعتقاد و ایمان ما به حفظ ارزش ها نگاه افکار عمومی و یک سلسله الزامات ساختاری و قانونی از عوامل ضرورت تداوم فعالیت این بنیاد است.
باقرزاده ضرورت تشکیلاتی بودن را از دیگر عوامل وجودی این بنیاد برشمرد و افزود: عملکرد بنیاد حفظ آثار یک کار ارزشی است و همه کارهای ارزشی و معنوی باید به صورت تشکیلاتی پیش برود. رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس ضمن تاکید بر اهم
نقش جوانان در مبارزه با فساد و تهاجم فرهنگی دشمنان
دشمن سعی دارد با ترویج افکار الحادی در میان جوانان آنها را به آینده جامعه و سرنوشت انسانی مأیوس کرده، اعتقادات دینی و باورهای مذهبی را در ذهن و اندیشه جوانان بخشکاند. در صورتیکه امیدواری به آینده و دور کردن یأس از خود از ویژگیهای انسان منتظر در عصر غیبت است. بدیهی است که با ناامیدی به آینده بشریت نمیتوان به استقبال حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) رفت.
نقش جوانان در مبارزه با فساد و تهاجم فرهنگی دشمنان دین در زمان غیبت و عصر انتظار بسیار حساس و حائز اهمیت است. با توجه به این سخن امیرالمومنان علی علیهالسلام که فرمودهاند: یاران مهدی از جوانها هستند. (اصحاب المهدی شباب لا کهول فیهم، الامثل کحل العین و الملح فی الزاد واقل الزاد الملح) از وظایف جوانان منتظر در عصر غیبت است که با تقویت ایمان و اعتقاد به شریعت اسلام، شرائط را هر چه زودتر و بهتر به نفع نهضت و مرام مورد انتظار آماده سازند. بخصوص در شرائط کنونی که جامعه اسلامی از هر سو مورد تهاجم دشمنان دین قرار گرفته است پاسداری از ارزشهای اسامی و دینی و اتکاء به باورهای اعتقادی از سوی جوانان بیش از پیش ضروری بنظر میرسد زیرا دشمن در تهاجم فرهنگی باورها و اعتقادات جوانان را مورد حمله قرار میدهد و سعی میکند با دور کردن آنها از باورها و ارزشهای اسلامی خودباختگی فرهنگی را برای جوانان به ارمغان بیاورد. زمان غیبت عبارتست از دورانی که باید استعدادهای انسانی بتدریج به مرحله فعلیت برسد و قابلیت برای بهرهگیری از یک رهبر الهی را دارا شوند. بنابراین با تقویت ایمان و پیشه کردن تقوی و پیمودن راه انبیاء و اولیاء الهی است که میتوان استعدادهای بشری را شکوفا کرده
خدا، اسلام ،میهن به جای ...
در تاریخ 4/ 11/ 1360 این جانب سید رضا کلانتری به همراه برادر صادقی که از مسئولین فرهنگی سپاه ساری بودند ، به عنوان ماموریت فرهنگی (خطاطی و...) به کرمانشاه و از آنجا به پاوه اعزام شدیم .
حدود یک گروهان از پاسداران ساروی هم در نزدیکی پاوه در منطقه "نودشه "مستقر بودند .زمان حول و حوش عملیات محمد رسول الله(ص) بود .در تبلیغات سپاه پاوه مشغول به کار شدیم .مسئول تبلیغات پاسداری بود به نام بهجتی و فرمانده سپاه پاوه نیز کسی نبود جز شهید بزرگوار حاج ابراهیم همت .
چند روزی از کارمان نمی گذشت که از سوی حاج همت پیغام آوردند که ایشان با برادران تبلیغات کار دارند . جلسه ای بر گزار شد و ایشان با بر و بچه های تبلیغات در مورد موضوعی صحبت نمودند . جریان آن از این قرار بود :زمانی که داخل شهر پاوه می شوید رو به روی شما کوهی ظاهر می شود که بر بلندی آن کوه از از دوران طاغوت ، شعاری عریض و طویل به نام خدا ، شاه ، میهن نوشته شده بود که متاسفانه از فواصل بسیار دور دیده می شود .
اگر چند کلمه شاه را پاک کرده بودند ، ولی اثر آن هنوز مشخص بود و رزمندگانی که برای دفاع از مرز و بوم ایران به این نقطه اعزام می شدند ، با دیدن شعار مزبور که سه سال پس از انقلاب خودنمایی می کرد ، ناراحت شده و بر روحیه ایشان تاثیر منفی می گذاشت و باعث اعتراض آنان به مسئولین فرهنگی منطقه می شد .حاج همت به همین دلیل به این شعار حساس شده بود و در پایان جلسه به من گفتند :برو شعار را درست کن .شاه را پاک کن و بنویس اسلام .من به اتفاق چند برادر دیگر به بالای کوه رفتیم .بسیار تعجب کردم !به قدری حروف شعار را بزرگ نوشته بودند که حتی می گفتند کسی که آن را نوشته درجه تشویقی گرفته است .شاید طول الف کلمه خد