شهادت
در عملیات والفجر2 محمد مجروح بود، نگذاشتند در عملیات حاضر شود، حتی به دستور حاج حسین خرازی اسلحهای به او تحویل ندادند. ولی محمد برات حضور داشت و آماده رفتن. آمد سراغ من تا اسلحهام را به او بدهم. اما من دلم نمیخواست. اسلحهام را خیلی دوست داشتم، از آن کلاشینکفهای اصل بود که حتی زیر آب هم کار میکرد.
گفت:«قول میدهم اگر شهید شدم تو را طلب کنم». زبانم قفل شد. بیاختیار اسلحهام را تحویل دادم، و او روانه میدان جنگ شد تا در آسمان بیکران شهادت بال بگشاید.
منبع:ماهنامه طراوت شماره 8