فاستجاب لهم
میخواستم درس بخوانم اما صدای صوت دعا نمیگذاشت، متمرکز شوم. خیلی زیبا میخواند «الهی و اجعلنی ممن نادیه فاجابک و لا خطته مضعق لجلالک فناجیته سرا و عمل لک جهراً».
نتوانستم بنشینم صدا را تعقیب کردم از صندوق خانه میآمد، در را باز کردم محمد بود به صوت زیبایش حسودیام شد. آنقدر خدا را به اخلاص خواند که بالاخره ندای فاستجاب لهم را شنید و به آرزویش دست یافت.
منبع:ماهنامه طراوت شماره 8
راوی:خواهر شهید