نقش رهبر انقلاب در معادلات منطقهای به روایت سرلشگر صفوی
سردار صفوی برای اولین بار در خصوص نحوه برخورد رهبر انقلاب با حمله عراقیها به کویت میگوید: رهبر معظّم انقلاب اسلامی هم تجاوز عراق به کویت و هم حمله آمریکاییها به عراق را محکوم کردند و آن جنگ را مدیریت کردند.
دستیار و مشاور عالی فرماندهی کل قوا در امور مرتبط با نیروهای مسلح تاکید کرد: رهبر معظم انقلاب نگاه جامعی در رابطه با سرنوشت مسلمانان و سرنوشت سیاسی ملّتهای اسلامی دارند و در جهت روشنگری نسبت به ملّتهای اسلامی و نگاه به آینده مسلمانها و وحدت مسلمین جهان، وحدت در مقابل ظالمان جهانی، مانند آمریکاییها، وحدت برای دفاع از بلاد اسلامی و ملّتهای اسلامی نظیر وحدت برای مقابله با رژیم صهیونیستی حرکت میکنند.
به گزارش ایلنا، سرلشگر رحیم صفوی در گفتوگویی با پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای به تبیین نقش رهبر معظم انقلاب در معادلات منطقهای پرداخت.
رهبر معظم انقلاب نگاه جامعی در رابطه با سرنوشت مسلمانان و سرنوشت سیاسی ملّتهای اسلامی دارند بخشهای مهم سخنان رحیم صفوی بدین شرح است:
رهبری ملّتهای اسلامی، یعنی تمام مسلمین جهان و 57 کشوری که عضو سازمان کنفرانس اسلامی هستند؛ یعنی جمعیت مسلمانان جهان که به بیش از یک و نیم میلیارد نفر میرسند کاری بسیار دشوار است که با عنایت خداوند متعال و توجهات حضرت بقیهاللهالاعظم(عج) در طول 20 سال گذشته مواضع حکیمانه و مدبرانه رهبر معظم انقلاب در قضایای حمله آمریکا به عراق و افغانستان و یا مواضع و بیانیههای شجاعانه ایشان در دفاع از مردم فلسطین و غزه و دفاع جانانه ایشان از بلاد اسلامی و ملتهای مسلمان لبنان و عراق و فلسطین به ظهور رسید و اقتدار رهبری و فرماندهی امت اسلامی را در صحنه بینالمللی و در مقابل جبهه ظالمین جهان به رهبری آمریکا و صهیونیستها نشان داد.
این موضوع نشان از نگاه جامع ایشان هم از نظر فهم مسائل بینالمللی، از نظر فهم مسائل سیاسی و از نظر مسائل دفاعی و امنیتی دارد. در حقیقت ایشان نگاه جامعی در رابطه با سرنوشت مسلمانان و سرنوشت سیاسی ملّتهای اسلامی دارند و در جهت روشنگری نسبت به ملّتهای اسلامی و نگاه به آینده مسلمانها و وحدت مسلمین جهان، وحدت در مقابل ظالمان جهانی، مانند آمریکاییها، وحدت برای دفاع از بلاد اسلامی و ملّتهای اسلامی نظیر وحدت برای مقابله با رژیم صهیونیستی حرکت میکنند.
خاورمیانه، حساس و استراتژیک
منطقه خاورمیانه به دلائل زیر، دارای اهمیت استراتژیک و جزو پیچیدهترین و بحرانیترین مناطق دنیا است. اولاً حدود 63 تا 65 درصد نفت خام جهان در این منطقه است. در ثانی اینکه از زمانی که انگلیسیها و آمریکاییها در سال 1948، رژیم جعلی صهیونیستی را ایجاد کردند، این منطقه تبدیل به کانون بحران شده است. ثالثاً حضور و لشکرکشی نظامی آمریکاییها به عراق و وجود 35 پایگاه نظامی در کویت، عربستان، بحرین، قطر، امارات، عمّان و همچنین بحرانی که الآن در افغانستان و پاکستان در جریان است. در حال حاضر 200 هزار نیروی نظامی آمریکایی در این منطقه حاضر هستند که این نیروهای نظامی بحرانی را به وجود آوردند. عامل چهارم اینکه تمام ادیان بزرگ الهی از این منطقه برخاستهاند؛ یعنی مسیحیت، یهودیت و اسلام از این منطقه برخاسته است. از عربستان سعودی تا مصر و بیتالمقدس خاستگاه سه دین بزرگ الهی است. بنابراین این منطقه یک منطقه حیاتی، حساس، استراتژیک است.
حالا در این منطقه استراتژیک یک انقلاب اسلامی هم در ایرانی که جزو بزرگترین پایگاههای آمریکا بوده به وقوع پیوسته است که بزرگترین قدرت تأثیرگذار در معادلات خاورمیانه است. یک قدرت فرهنگی و ایدئولوژیکی که با نظام سلطه، آمریکا و رژیم صهیونیستی مخالف است. کشوری که بیش از 70 میلیون جمعیت دارد، انقلاب آن یک انقلاب اسلامی است و حوزه نفوذش در کشورهای منطقه زیاد است. ضمن اینکه ایران میتواند تضمینکننده صدور نفت از منطقه خلیج فارس به واسطه تسلط بر تنگه هرمز باشد. ایران 2 هزار کیلومتر ساحل در دریای عمان و خلیج فارس دارد و این یعنی ایران دارای قدرت تضمینکننده است. روزانه 15 تا 17 میلیون بشکه نفت از تنگه هرمز رد میشود که ایران قادر به تضمین امنیت این گلوگاه اقتصاد جهانی است. ایران یکی از پنچ تمدن بزرگ جهانی است که مدنیت جهانی را شکل داده است. تمدنهای چین، هند، ایران، مصر و یونان، پنج تمدن بزرگ جهانی هستند. پس ایران یک قدرت تمدنی است در حالی که بسیاری از کشورهای جنوبی خلیج فارس، حتی سابقه صد سال تشکیل دولت و حکومت مستقل را ندارند. اما رهبر انقلاب در بحرانهای پیرامونی ایران و مسائلی که جهان اسلام را تهدید میکند، دوراندیشی و قدرت مدیریتیشان را نشان دادند.
صدها نفر کودک، زن، پیرمرد و... شهید شدند و در این 22روز، تنها رهبری که در جهان اسلام موضعگیری قاطع داشتندتنها پشتوانه مردم غزه
در جنگ بیست و دو روزه رژیم صهیونیستی علیه منطقه غزه که یک منطقه محدود - کل منطقه غزه 630 کیلومتر است ولی در این منطقه محدود، یک و نیم میلیون مسلمان جمع شده است- چه جنایاتی مرتکب شد. رژیم صهیونیستی در این 22 روز، از دریا، هوا و زمین با تمام توان به این منطقه حمله نظامی کرد، برای اینکه نیروهای مبارز فلسطینی و دولت حماس را که در غزه بودند، کامل منهدم کند و منطقه غزه را تصرف و اشغال کند و دیدیم که مجامع جهانی آنچنان واکنشی نشان ندادند. متأسفانه برخی از سران کشورهای عربی و اسلامی نیز آنچنان واکنشی نشان ندادند، بلکه بعضی از آنها با سکوت خودشان و حتی با نشان دادن چراغ به آمریکا و رژیم صهیونیستی، در حقیقت موافقت خودشان را با حمله به غزه نشان دادند.
صدها نفر کودک، زن، پیرمرد و... شهید شدند و در این 22روز، تنها رهبری که در جهان اسلام موضعگیری قاطع داشتند، رهبر معظّم انقلاب بودند که دو مرتبه هم بیانیه دادند و موضعگیری کردند و به دفاع از مسلمین اهل سنّت پرداختند. میگویند که انقلاب اسلامی طرفدار شیعیان جهان است، در صورتی که در فلسطین تعداد شیعیان بسیار کم است، البته محبّ اهلبیت زیاد داریم. برای مثال در غزه «مسجد المهدی» وجود دارد و خیلی از آنها محب اهلبیت هستند، ولی شیعه به معنای شیعه دوازده امامی، بسیار کم وجود دارد و رهبری انقلاب اسلامی، به دفاع از مسلمین در منطقه غزه و به دفاع از سرزمین اسلامی فلسطین پرداختند و این بزرگترین پشتوانه مردم منطقهی غزه بود که در شکست رژیم صهیونیستی مؤثر بود. شاید تنها امید آنها در این مقاومت جانانه به رهبری و ملّت و دولت اسلامی ایران بود.
نصرالله و نصر الهی
در جنگ 33روزه رژیم صهیونیستی و حمله نظامی که صهیونیستها به لبنان کردند، حداقل میخواستند تا رودخانه لیطانی پیشروی زمینی کنند؛ یعنی حداقل در طرحهای نظامیشان قصد پیشروی به سمت بیروت تا رودخانه لیطانی را داشتند. در این جنگ 33روزه، مواضع رهبر معظّم انقلاب اسلامی را مرور کنید، مواضع ملّت ما را در حمایت از مردم لبنان و حزبالله لبنان را در مقابل مواضع دولت لبنان ببینید. دولت سنیوره با آمریکاییها و صهیونیستها، کاملاً هماهنگ بود، در حالی که روی سر لبنانیها بمب میریختند، خانههای مردم و پلهای جادههای مواصلاتی را تخریب میکردند.
خانم رایس وزیر امور خارجه وقت آمریکا، دو مرتبه به سرزمین اشغالشده فلسطین سفر کرد. اسرائیلیها میخواستند جنگ را متوقف کنند اما کسی که آنها را ترغیب میکرد که ادامه بدهند، خانم رایس بود. در این جنگ 33روزه، سیدحسن نصرالله، این مجاهد قهرمان که خودش را سرباز رهبر انقلاب میداند - در آن کنفرانس حمایت از فلسطین که در تهران برگزار شد، دیدید که وقتی که آیتالله خامنهای سخنرانیشان تمام شد، اولین کسی که به محضر آقا رسید، سیدحسن نصرالله بود- اینگونه در لبنان مقابل رژیم صهیونیستی میایستد. ملت بزرگ ایران به رهبری آیتالله خامنهای در مقابل آمریکاییها و صهیونیستها با اقتدار در طی بیست سال گذشته ایستاده است.
ملت بزرگ ایران به رهبری آیتالله خامنهای در مقابل آمریکاییها و صهیونیستها با اقتدار در طی بیست سال گذشته ایستاده استنه با آمریکا نه با صدام
عراقیها به رهبری صدام، در یازده مرداد سال 69، مطابق با سال 1990 میلادی به کویت حمله کردند. ساعت 7 صبح نیروهای نظامی 12 لشکر عراق از مرز صفّوان به مقصد کویت، که بیش از صد و ده کیلومتر فاصله بود، حمله کردند که در پی آن و قبل از ظهر، دولت و ارتش کویت ساقط شدند؛ یعنی کویتیها، 7 ساعت دوام نیاوردند. عراق، کویت را ضمیمه خاک خودش کرده و بر منابع نفتی کویت تسلّط پیدا کرد و میخواست که با تصرّف و تسلّط ذخایر نفت کویت، ذخایر نفت خودش را به 20 درصد ذخایر نفت جهان برساند. آمریکاییها و متحدانش به رهبری آقای بوش و در بیست و نهم اسفند ماه سال 69 ساعت 6 بامداد به کویت حمله کردند تا عراقیها را از کویت بیرون کنند.
حال مواضع رهبر انقلاب را در مورد این موضوع ببینیم. شورای عالی امنیت ملی ایران، جلسهای قبل از آن حمله گذاشت. یک ماه قبل از این حمله، سپاه پاسداران نامه رسمی خدمت حضرت آقا نوشت - این را برای اولینبار میگویم- که تجمع بزرگی از ارتش عراق در جنوب بصره و شهرهای جنوب عراق شکل گرفته است. عراقیها یا میخواهند به کویت و یا مجدد میخواهند به ایران حمله کنند. ما به عنوان سپاه پاسداران کاملاً ارتش عراق را از نظر اطلاعاتی رصد میکردیم. در این یک ماه فرصتی داده شد که شورای عالی امنیت ملی، سیاستگذاری کند که اگر یک اتفاقی افتاد، وزارت خارجه و صدا و سیما چه موضعی بگیرند. وقتی که عراقیها کویت را اشغال کردند، در ایران بعضیها میگفتند که ما الآن باید برویم در کنار صدام و علیه آمریکا بجنگیم، حتی در مجلس بعضیها هم این صحبتها را عنوان میکردند. اما رهبر معظّم انقلاب اسلامی هم تجاوز عراق به کویت و هم حمله آمریکاییها به عراق را محکوم کردند و آن جنگ را مدیریت کردند. به صورتی که هم تجاوز صدام به کویت و هم حمله نظامی آمریکا به عراق را محکوم کردند و هم از اینکه خطری متوجه ایران شود، جلوگیری کردند.
در همان زمان تعداد زیادی از کویتیها فرار کردند و آمدند داخل ایران. به علاوه اینکه وقتی آمریکاییها به عراق حمله کردند، اولین شهر مورد حمله، شهر بصره بود. همین مردم بصرهای که اسرای ما را در سالهای جنگ، با سنگ میزدند یا به اتوبوسهای آنها سنگ میزدند، با دستور رهبر معظم انقلاب در مورد باز کردن مرز، با پای پیاده و گرسنه فرار میکردند و وارد مرزهای ایران میشدند. ایشان دستور دادند که مرز را باز کنید که مسلمانهای بصره، وقتی که آمریکاییها حمله کردند، بیایند داخل ایران. در غرب کشور هم همچنین وضعی حاکم بود؛ در قصر شیرین و مهران هم همین اتفاق افتاد. البته آقا هم عراق را محکوم کردند و هم آمریکاییها را.
بعد از یازده سپتامبر
حملات بعدی، یعنی دو اتفاق بزرگ دیگر که هنوز هم درگیر آنها هستیم، حمله آمریکا به افغانستان و اشغال نظامی افغانستان، برای سرنگونی رژیم طالبان و دستگیری بنلادن در سال 2001 بعد از حوادث یازده سپتامبر است. این حادثه بزرگی بود و دو سال بعدش، سال 2003، حمله آمریکا به عراق به بهانه داشتن سلاح کشتار جمعی. اخبار و اطلاعاتی که ما داشتیم این بود که در آمریکا، صهیونیستها به آمریکاییها توصیه میکردند که اول به ایران حمله کنید که اگر شما ایران را مورد تهاجم قرار بدهید، اشغال افغانستان و عراق بسیار آسانتر خواهد شد و حتی در آن بحثی که بوش گفت که محور شرارت ایران، کره شمالی و عراق هستند، صهیونیستها میگفتند اول ایران را مورد تهاجم قرار دهید. اما آمریکاییها میگفتند ما باید از حلقه سست این زنجیر شروع کنیم؛ یعنی حلقه سست اول طالبان است و بعد عراق و بعد از آنها ایران. به همین دلیل به افغانستان و عراق حمله کردند. اما اتفاقاتی تحت مدیریت و تدبیر رهبر معظّم انقلاب رخ داد که باعث شد تا خطرات متوجه ایران نشود.
در این جنگ 33روزه، مواضع رهبر معظّم انقلاب اسلامی را مرور کنید، مواضع ملّت ما را در حمایت از مردم لبنان و حزبالله لبنان را در مقابل مواضع دولت لبنان ببینیدبالاخره آمریکاییها قدرت جهنمی دارند، از قدرت نظامی، قدرت اقتصادی، تأثیر لابی صهیونیستها هم بر کاخ سفید، پنتاگون، و وزارت خارجه آمریکا. اما چگونگی مدیریت این بحران که در عراق و افغانستان رخ داد و اینکه دامنه این جنگ به ایران نرسد، به علاوه اینکه ایران بتواند در تغییر معادلات آینده منطقه مؤثر باشد. دشمن قصد داشت یک نظام سیاسی لائیک در عراق به وجود آورد و شخصی را روی عراق حاکم کنند که دشمن ایران باشد. آنها میخواستند یک صدام دیگر را جایگزین کنند که باز عراق تبدیل به یک دشمن برای ایران بشود. اما مدیریت سیاست خارجی ما و تأثیرگذاری سخنان و توصیههای رهبر انقلاب بر مردم، گروههای سیاسی و علمای عراق، مانع دستیابی آمریکا به این هدف شد. علاوه بر این آمریکاییها علاوه بر اینکه دو دشمن ایران، یعنی صدام و طالبان را از بین بردند، ایران نیز از این جنگ صدمه ندید و قدرت نفوذ ایران و وزن ژئوپلیتیکی ایران در این منطقه بالاتر رفت. آیا در حال حاضر وزن ایران بیشتر شده یا زمانی که صدام حکومت میکرد؟ بنده این موفقیت را تحتتأثیر رهبری آیتالله خامنهای میدانم، چراکه حتی سیاستهای جمهوری اسلامی در این زمینه باید به تأئید رهبری برسد.
تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور