معرفی وبلاگ
زنده نگه داشتن نام و یاد شهداء کمتر از شهادت نیست. (مقام معظم رهبری)
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 894273
تعداد نوشته ها : 945
تعداد نظرات : 33
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

نقش ولایت فقیه در دفاع مقدس

 

ولایت و رهبری در اسلام به غیر از ریاست و مدیریت جامعه و انسان در عالم سیاست می‌باشد. رهبری اسلامی دارای اختیارات وسیع حکومتی در امر مدیریت و دفاع از اسلام و کشور است. چون از نظر جهان بینی الهی افزون بر عوامل مادی یک سلسله عوامل معنوی در عالم وجود است که در سرنوست جهان و انسان موثر است و رهبری اسلامی مکلف به حفظ و شکوفایی آنهاست. منطق قرآن نیز وعده می‌دهد که گروهی اندک و برخوردار از معنویت برگروه کثیر بهره‌مند از عوامل مادی چیره می‌شود. چنان که امام خمینی (ره) «رمز پیروزی اسلام در برابر سربازان روم را سلاح معنوی می‌داند.» شاخص‌های جهاد دفاعی در نزد ولایت عبارتند از:

 

    الف) مقاله اسلام و کفر

    ب) شکوفایی ایمان و معنویت

    ج) درخشش ایثارگری و شهادت

    د) نمایش مدیریت و فرماندهی اسلامی جنگ

    ه )صدور اخلاق اسلامی

    و) اثبات و وجود امدادهای غیبی

    ز) ظلم ستیزی با تمام مظلومیت

    جنگ در اصطلاح پیکار مسلحانه و خونین گروههای متشکل است یا جنگ کشمکش و برخورد مسلحانه میان دو یا چند سو گفته شده است. اما در قاموس اسلام جنگ جلوه دینی یافته و انواعی می‌یابد که یکی از آنها جهاد دفاعی است. دفاع در حقوق بین‌الملل نیز پذیرفته شده و مشروعیت دارد. بنابراین امر دفاع نیازی به شواهد قرآنی و روایی هم ندارد چون فطری و عقلی است چنان که آن پیر سفر کرده فرمود: «دفاع بر هر مکلفی به هر وسیله شرط واجب است.»

    نظر بر آن که رهبران اسلامی با برخورداری از سه ویژگی معماری، فرماندهی و فقاهت زعامت می‌نمایند لذا اعلام جنگ و صلح از شئونات ولایی محسوب می‌گردد. حضرت امام خمینی (ره) از جمله آن رهبران اسلامی بود که بزرگترین جنگ فرسایشی قرن را فرماندهی کرد. چون اصل 110 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بند 5 «اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروها در نظام جمهوری اسلامی را از جمله اختیارات رهبری برشمرده و براساس بند 6 همین اصل نیز عزل و نصب فرماندهان عالی رتبه نظامی و انتظامی از وظایف رهبری است.»

 

    1- ولایت و رهبری در آغازین روزهای جنگ تحمیلی:

    بنابراین دلایل مختلفی را کارشناسان برای آغاز جنگ عراق علیه ایران برشمردند که از جمله آنها به موارد ذیل می‌توان اشاره کرد: اختلافات ارضی، دشمنی غرب با انقلاب پویای اسلامی، هراس دولتهای منطقه از اسلام خواهی و بیداری اسلامی مردم منطقه و خوی تجاوزگری بعثیان و صدام با حمایت کشورهای عربی و غربی بهترین فرصت را برای تجاوز فراهم ساخت. زیرا که نظام ستم شاهی و دست نشانده فرو پاشیده و رهبران انقلابی نیز هنوز تحکیم و تثبیت نگردیده بودند. مزدوران متواری نظام پیشین در کنار صدام ماموریت می‌یابند تا جمهوری اسلامی را نابود و کشور ایران را تجزیه نمایند. به دنبال این بسترهای تاریخی تهاجم همه جانبه از زمین و هوا و دریا آغاز می‌گردد اما غافل از آن که به قول آن امام حُمام که فرمود: «صدام گمان می‌کرد با یک مملکت آشفته و منزوی شده روبروست و تا چند ساعت دیگر تهران را فتح خواهد کرد. او غافل از خدا بود.» پس ایمان به خدا و آخرت جوهره اصلی اسلام را تشکیل می‌دهد و رهبری به عنوان مرجع و کارشناس دینی مفسر آن اصول می‌باشد. همین پشتوانه در غالب فرماندهی کل قوا در وجود امام راحل تحقق یافت و امکان اداره جنگ و جهاد را میسر ساخت.

 

     2- تداوم رهبری و تشدید جنگ:

    بلافاصله پس از آغاز تهاجم، امام خمینی(ره) صدام را کافر و نوکر امریکا خطاب کرد و از مردم برای دفاع استمداد طلبید. با فرمان امام راحل رزمندگان اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس 95% از 182 عملیات جنگی جبهه‌ها را با حضور گسترده بسیجیان داوطلب اداره نمودند. و 75% نیروی یگان‌ها را نیز از نیروهای مردمی تشکیل دادند و با آزاد سازی مناطق اشغالی زمینه‌های نفوذ به خاک دشمن را فراهم ساختند.

    روند جنگ از دفاع به تشدید حملات و سپس واکنش نظام بین‌المللی منتهی شد. مقاومت مصمم و پایداری مردم ایران در نخستین سال جنگ تحمیلی مراکز بین‌المللی را وادار به نرمش ساخت به طوری که سازمان کنفرانس اسلامی ضمن تشکیل کمیته بررسی مذاکره ،خاتمه جنگ را با دو شرط اعلام نمود و آنها عبارت بودند از :

    الف- عدم عملیات نظامی از سوی ایران

    ب- اعلام آتش بس با توافق ایران

    هر دو شرط آشکارا بر علیه ایران است برای همین امام فرمود: «صلح بین اسلام و کفر معنا ندارد.» هر چند اصولا توقف عملیات نظامی یا آتش بس آنهم از سوی ایران نه عراق غیر از صلح است. علاوه بر این شورای امنیت سازمان ملل متحد پس از دو سال تعلل خواستار آتش بس و عقب نشینی شد. این روند متاسفانه تا سال 66 از سوی محافل و مراکز بین‌المللی ادامه دا‌شت تا بالاخره به صدور قطع‌نامه 598 انجامید.

 

    3- نقش رهبری در خاتمه جنگ:

    پس از فتح خرمشهر ماهیت جنگ با ورود سلاحهای کشتار جمعی تغییر یافت. ولی امر مسلمین به عنوان فرماندهی کل قوا پس از استدلالهای منطقی فرماندهان جنگ رضایت به ادامه دفاع در خاک عراق داد. مناطق مسکونی و شهرها هدف بمبارانها و موشکهای مختلف قرار گرفت اما در هر صورت 6400 کیلومتر مربع خاک متصرفی از سوی عراق به دفاع در عمق 1500 کیلومتر مربع بوسیله ایران تبدیل گشت. پایان جنگ مورد توافق طرفین قرار گرفت صدام همچنان بر موج حملات خود افزود. ولی سرانجام با فشارهای بین‌المللی طرفین رضایت به آتش بس و اجرای قطعنامه دادند. امام در پذیرش قطع نامه ضمن بیان معامله آبروی خود با خدا و نوشیدن جام زهر می‌گوید: کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهان خواران را نمی‌دانیم ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند.»

    ما حصل جنگ تحمیلی یا بعبارت بهتر دفاع مقدس مساوی تخریب گسترده و نابودی ذخایر و منابع ملی و تحلیل فزاینده نیروی انسانی و کشتار مردم هر دو کشور بوده اما از سوی ایران دفاع منتهی به دستاوردهای بزرگی گردید که از جمله آنها می‌توان به ارائه یک الگوی برجسته مقاومت و اثبات تواناییهای دفاعی اشاره کرد، و دیگر صدور انقلاب بود، که طنین حق طلبی آن در عین مظلومیت به گوش جهانیان رسید و مورد تجلیل آگاهان جهانی واقع شد و بالاخره خود باوری، نصرت؛ انجام تکلیف، تحقق شعارهای انقلاب و شکست ابهت شرق و غرب و موجب شناسایی دوست و دشمن شد


X