موجود آسمانی
دوستی تعریف میکرد سه روز قبل از شهادت شهیدان «مجید و مهدی زینالدین» یکی از بستگان ما در عالم رؤیا میبیند که در صحن و اسمان حرم مطهر حضرت معصومه (س) جمعیت زیادی اجتماع کردهاند، از آن جمعیت عظیمی که زمین و آسمان را پر کرده بود شگفت زده میشود. همینطور که با ناباوری نگاه میکرد، یکی از بستگانش را که به رحمت خدا رفته بود میبیند، از او میپرسد :«فلانی! چه خبره؟» این همه مردم برای چی جمع شدهاند؟!» میگوید:«مگر نمیدانی جنازهی شهید زینالدین را دارند میآورند!تعریف می کند که در همین لحظه از خواب پریدم». نمیدانستم زینالدین کیست؟» آیا اصلاً چنین اسمی وجود خارجی دارد یا نه؟» برای اینکه این اسم از ذهنم نرود، آن را نوشتم روی یک تکه کاغذ صبح که شد، رفتم دنبال تحقیق مطلب، گفتند:«زینالدین، فرماندهی لشگر 17 علیبنابیطالب (ع) است» درست سه روز بعد در شهر اعلام شد مهدی زینالدین به شهادت رسیده است؟».
منبع:کتاب افلاکی خاکی